لَمَحات

دمی پیدا و دیگر دم نهان است

آخرین نظرات

  • ۲۱ مهر ۹۶، ۱۴:۴۳ - اشک مهتاب
    :)

تن‌های فرورفته [اروتیک‌پاره‌ها]

سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۱۴ ب.ظ

تنهای فرورفته

[اروتیکپارهها]

 

داغ میغلتیم در هم

خیسِ عرق

گوشت درد میکشد

 

میبوسمت با انگشت

و آبِ برهنه در صدای نفسهایمان میلرزد

 

شب را فشار میدهی به من

شیرِ داغ فواره میزند به تاریکی

و به سایههای عرقکرده فرو میرود

 

لبها لزج و لباسها پاره

رانها به بوسه آغشته

و بستر از غلتیدن آشفته

 

لبههای بوسه بر تنِ تاریک و خراش

و فوارۀ پرفشارِ گوشت

و صدای لرزانِ ران

 

بر تنِ من چه میگذرد؟

این دردِ خیس

این همه بوسههای نیم‌مکیده

و این لرزه‌های پاره‌پاره...

به‌جای من آه می‌کشی یا

این صدا

تنها سایۀ تنفسِ توست؟

 

بگذار بستر از سفتیِ تن‌هامان درد بکشد

بگذار انگشت‌های لرزان‌مان را به هم فشار دهیم

و آن‌قدر بی‌لباس نفس بکشیم

که دردِ بوسه را فراموش کنیم

 

تنت را فشار می‌دهم

تنم را فشار بده

فرو برویم

 

شیوۀ نوشتار: انتخابِ تصادف‌ها (شبیه به شیوۀ ساختنِ شعرِ دادائیستی با کلماتِ از پیش موجود که شانسِ هرکدام برای حضور در شعر به‌اندازۀ دیگری است.)

 

10 شهریور 1394

۹۴/۰۶/۱۰
محمدحسین توفیق‌زاده

اروتیک

سروده ها

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی