خوشۀ مستجاب [شعر]
دوشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۵، ۰۱:۰۰ ق.ظ
تکرارِ لمــسِ ســرد
در رفـت و
بـازگشت
بر صفـحۀ خامـوشِ موبایـل
در بـیقراریِ خامـوشِ مـرد
در راهِ درازِ هرروزِ کار
در لمسِ انتظار
که قلبی ست
بیتپش
خاموش
سرد
در جیب یا که دست
در چرتِ پارهاش
هر روز
رؤیای الکنی ست:
مرد از فشارِ جمعیّت
به تقلّا
با استخوانِ خرد
میگذرد
خوشهای مستجاب در دستش!
4 بهمن 1395