لَمَحات

دمی پیدا و دیگر دم نهان است

آخرین نظرات

  • ۲۱ مهر ۹۶، ۱۴:۴۳ - اشک مهتاب
    :)

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غزل» ثبت شده است

در این کُلاژِ روز و شب

رنگِ نبودن ها ...

در نقصِ پازل

تکه های گم شده :

من ها

 

از آسمانم پنجه های تیز می بارد

تا چشم را از کاسه بیرون ...

تا ندیدن ها

 

اما تو چترت را ببند و

دور

شو

تا من

تنها بمانم

کورِ رفتن ها / نرفتن ها

 

از با تو بودن خسته ام

قدری برو گم شو

تا باز پیدایت کنم در

بی تو بودن ها

 

تا ده تماسِ سرخِ بی پاسخ

و خاموشی

تا بشنوم در هر نفس

گلبویِ مردن ها

 

5 دی ماه 1392

۲ نظر ۰۵ دی ۹۲ ، ۱۴:۱۴
محمدحسین توفیق‌زاده