قدرتِ نسخهبرداری، ضعفِ خواندن [فلسفه]
قدرتِ نهفته در یک جادّهی روستایی وقتی در آن قدم بزنیم متفاوت است با وقتی از رویش با هواپیما بگذریم. به همین نحو، قدرت نهفته در یک متن وقتی آن را بخوانیم متفاوت است با وقتی از رویش نسخهبرداری کنیم.
مسافران هواپیما تنها میبینند که چگونه جاده از میان دشت میگذرد و پیش میرود، و چطور مطابق با قوانین حاکم بر زمینهای اطراف تغییر میکند. تنها کسی که روی جاده قدم میزند، از قدرتی که در اختیار آن است باخبر میشود؛ راه برای کسی که از هواپیما به آن نگاه میکند، چیزی بیش از پهنهیی گسترده نیست، اما کسی که روی آن راه میرود، در هر گردشش، همچون ندای فرماندهیی که سربازان را به پیش فرامیخواند، دوردستها، مناظر زیبا، پهنهها و دورنماها را احضار میکند.
پس تنها متنی که از رویش نسخهبرداری شده، مسلط بر روح کسی است که خود را به آن سپرده است؛ در صورتیکه خوانندهی معمولی هرگز جنبههای نوِ درونِ خود را که متن درصدد گشودن آن است، کشف نمیکند: آن جاده را که جایی وارد جنگلِ درونش میشود و برای همیشه پشت آن بسته میشود، نمیتواند بشناسد:
زیرا خوانندهی معمولی به حرکت ذهنیاش در پروازِ آزادِ رؤیایی روزانه ادامه میدهد، درحالیکه خوانندهیی که نسخهبرداری میکند، ذهنش را یکسره در اختیار متن میگذارد.
این است که پیشهی نسخهبرداریِ چینیها از کتابها، ضمانت بیبدیلِ فرهنگِ ادبیات بود، و همین کلید فهمِ معمّاهای چینی است.
خیابان یکطرفه، والتر بنیامین، ترجمۀ حمید فرازنده، صفحۀ 10 و 11، نشر مرکز، چاپ هشتم، 1393