لَمَحات

دمی پیدا و دیگر دم نهان است

آخرین نظرات

  • ۲۱ مهر ۹۶، ۱۴:۴۳ - اشک مهتاب
    :)

دردِ آهسته

چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۵۴ ب.ظ


 

دختری آهسته

مژه‌های بلندِ بور

لباسِ خون‌آلودِ سفید

در سکوتی که از انگور و تنهایی است

و در نور می‌آید

مرا از بسترِ مرگ برمی‌دارد

از آب سرشارم می‌کند

و چهرۀ واقعی‌ام را به یادم می‌آورد

اما چه‌کسی نامِ او را می‌داند؟

*

همه‌جا خاموش و همه‌چیز سرحال است

اما من در انتظارِ درد

بی‌تابم

از درازیِ این شب و این سلامت


کجایی ای دخترِ آهسته؟

با دردهای روشنت

به لب‌های خاموشم بتاب

 

18 شهریور 1394

۹۴/۰۶/۱۸
محمدحسین توفیق‌زاده

سروده ها

نظرات  (۲)

144af - 117Howdy! I could have sworn I’ve been to this site before but after browsing through some of the post I realized it’s new to me. Anyways, I’m definitely delighted I found it and I’ll be book-marking and checking back frnlqeetuy!c7
۲۱ تیر ۹۵ ، ۰۱:۴۶ عرفان پاپری دیانت
اینا اینجا هم ریختن؟
پاسخ:
دیوانه م کرده ن :'(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی