سنگِ سیاه
شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۵۳ ب.ظ
سنگِ سیاه
تاجِ تیز
سرِ دیروز را زخم کرده
خون می رود
تیغِ کند
رگِ فردا را زده
خون می آید
تمامِ خون های رفته و نیامده
در سنگِ سیاهِ بی شکلِ من جمع اند
و من
از امروز
از این سیاهِ بی شکل
می خورم
در دیروز و فردا پیچیده صدای پیرم
اما دیگر من از امروز سیرم
و از این
سیر نمی شوم
5 اردیبهشت 1394
دکلمه در نوشتن بر سنگ: سنگ سیاه [دکلمه]
۹۴/۰۲/۰۵