لَمَحات

دمی پیدا و دیگر دم نهان است

آخرین نظرات

  • ۲۱ مهر ۹۶، ۱۴:۴۳ - اشک مهتاب
    :)

خشاخش

چهارشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۰۸ ب.ظ

ماشین ها

در ترافیک خاموش

ایستاده اند

با مسافرانی

ابدی

مرده با چشم های باز

 

ظلمات

با شکاف های هوس انگیزِ زنانه اش

در پیاده رو دراز کشیده

 

بنفشه های فلزیِ بلوار

با اشک های خشک می گریند

 

و مرد تنها

با نورِ میرای دستانش

قدم کشان نزدیک... دور می شود

 

زنجره ها به شکاف ها می گریزند

و دیگر همه چیزی ساکن است

و کسی نمی داند

در این ظلماتِ درازکشیده تا ابد

این خشاخش

زاییدنِ انکار است یا

جنبیدنِ همیشۀ شهر

 

25 فروردین 1394

۹۴/۰۱/۲۶
محمدحسین توفیق‌زاده

سروده ها

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی