سه بازنویسی
چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۰ ب.ظ
1.
تو نبودی
باد
بود
پنجره به هم می خورد
مردّد و آشفته
و گنجشک ها به دهانِ من پناه آورده بودند
امّا اکنون
از تمامِ عشق
چادری بی گل بر بندِ رخت مانده
ساکن
تو نیستی
باد
باد!
2.
زنی نامرئی
قابی تهی را گردگیری می کند
و در تختِ یک نفره
جسدی
حضور دارد
پس این آوای ویولن از کجاست؟
3.
غذا را به سطل می ریزد مرد
و نگاه می کند
به صندلیِ خالی
زن از درونِ عکس.
سه بازنویسی
۹۳/۰۴/۱۱