آفرینشی از نو
شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۴۴ ب.ظ
و آفتاب شد
و آب شد.
درخت شاخه کشید
و مرد، ارّۀ برق؛
تنور آتش شد.
دمید باد
و برگ های پوشۀ خدمت
-وظیفه، سربازی-
خزان گرفت و پخش شد به هوا...
دمید باز
و از دهانۀ تنگ یکی کاریز
جوانی استخوانآهن برون پرید
که طرح سادۀ نوزاد و بوی زهدان داشت
و بر تن پاکش
لباس سربازی...
دمید باز
و آفتاب شد
و آب شد
و دستِ خاکِ تفته از درازترین نخل
لبِ رسیده چید.
12 بهمن ماه 1392
۹۲/۱۱/۱۲