لَمَحات

دمی پیدا و دیگر دم نهان است

آخرین نظرات

  • ۲۱ مهر ۹۶، ۱۴:۴۳ - اشک مهتاب
    :)

ما شدن

دوشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۲، ۰۳:۳۳ ب.ظ

من خویشتن را و تو را

رفته می خواهم

تا که جویان باشیم

یکدگر را

رد به رد

 

ما دو نخ از جنس فولاد

ما دو سخت...

بی که آتش،

بی که ذوب،

بی که در هم یک شدن،

در وجودِ ما

گره

بی معناست

 

7 بهمن ماه 1392

۹۲/۱۱/۰۷
محمدحسین توفیق‌زاده

سروده ها

نظرات  (۱)

۱۱ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۰۸ فیروزه کاظمی
آها!
این شعرت خیلی خاص و لطیف بود.
فقط یه کم تکرارهاش اذیت می کرد:بی که
و آخرش هم که خیلی خوب بود
در وجود ما گره بی معناست
و شروع خوبی داشت
من خویشتن را و تو را
رفته می خواهم
بعضی وقتا استفاده از ساخت کهن در شعرهات حسش رو ازش می گیره

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی