لَمَحات

دمی پیدا و دیگر دم نهان است

آخرین نظرات

  • ۲۱ مهر ۹۶، ۱۴:۴۳ - اشک مهتاب
    :)

سه گانه آدم

شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۲۰ ب.ظ

در سکوتِ از خواب لبریز

و شبِ از زباله،

زمین

در کنجِ کوچه ای

آدم را از دل

تف می کند بیرون:

چنان بلند است

که بالِ پیرهنش بر سرِ آسمان خراش ها می ساید

با گام های بلند راه می رود

و می رود

*

از زخم های کفِ پایش

ماهیان سرخ بیرون می جهند

بر تابۀ تفتۀ کویر

به تقلّا جان می دهند

دود می شوند

ابر می گیرد

و بارانِ ماهی های آبی آغاز می شود

 

آنک

از کویری

دریاشدن

تا کمرگاهِ آدم

*

کجاست تُف گاهِ من

تا حق گزارش باشم

با گام های بلند ؟

کدام کنجِ کدام کوچه ... ؟

 

14 دی ماه 1392

۹۲/۱۰/۱۴
محمدحسین توفیق‌زاده

سروده ها

نظرات  (۱)

۱۷ دی ۹۲ ، ۱۸:۰۳ فیروزه کاظمی
سلام
با یک غزل منتظرت هستم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی