1.
آنقدر منتظرِ تو ام
که دیدارِ دیگران شادم میکند
2.
نیستی و
کلمات
بهانهات را میگیرند
3.
از بوتۀ گل که میگذشتم
خار به دستم نشست
حالا زخمِ کوچکی بر دستم است
به اندازۀ سرِ سوزنی
و میسوزد
شاید جای خالیِ سوزانِ تو نیز
از این زخم بزرگتر نباشد
4.
در گرهِ دستانِ ما
چیزی بود شبیهِ دو چشمِ متعجب
شبیهِ نشانِ بینهایت
حالا با دو چشمِ متعجب
به ابدیتِ گسستۀ دستم
نگاه میکنم
مهر 1395
۱ نظر
۱۳ مهر ۹۵ ، ۱۸:۵۲