لَمَحات

دمی پیدا و دیگر دم نهان است

آخرین نظرات

  • ۲۱ مهر ۹۶، ۱۴:۴۳ - اشک مهتاب
    :)

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

در انکار زیسته ام

خوشا که تو انکار کرده ای.

 

16 شهریور 1393

۰ نظر ۱۷ شهریور ۹۳ ، ۰۱:۴۵
محمدحسین توفیق‌زاده

1.

برای ورود به خانه ای که

کلید داریم

در می زنیم

 

دهانِ آه بسته نمی شود

 

2.

پرتابِ سنگ ریزه ای

از دستی زمخت

به تاریکیِ پیشِ رو

 

جنبیدنِ هیچ

در سایه های خموش

 

3.

قاصدک از خاک برخاست

به آب افتاد

به صخره برخورد

به چوب برخورد

و به تکه زباله ای شناور بر رود

و به غروب پیوست

 

فردا

سحر نشد

قاصدک شد

 

11 شهریور 1393

۰ نظر ۱۲ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۳۰
محمدحسین توفیق‌زاده

به انارهای شکسته

گفتم

اما

تنها

تو بودی

که شنیدی

به سروهای ناپدید پیوستی

 

شاخه های انار، درهم

تَرَک ها، کبود

شکست ها، خونین

از شکسته های خونین

دانه

دانه

دانه

به خاک می ریزد

دانه های شعله ور

و گنجشکِ گرسنۀ کور نزدیک می شود

با گرهی به منقارش

و صدای موسیقِ دور...

 

سروهای ناپدید را می بینمت.

 

2 شهریور 1393

۱ نظر ۰۲ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۲۳
محمدحسین توفیق‌زاده