لَمَحات

دمی پیدا و دیگر دم نهان است

آخرین نظرات

  • ۲۱ مهر ۹۶، ۱۴:۴۳ - اشک مهتاب
    :)

حسرتِ دریابودن [بداهه نویسی]

پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۱۸ ب.ظ


 

کاش دریا بودم. کاش دریا بودم.

پشتت به من و دنیا ست. رویت به دریا. آن هم چه رویی! گشاده!

انگار بال‌هایت را باز کرده‌ای برای پرواز.

یا دست‌ها را باز کرده‌ای برای آغوش.

یا خودت را آمادۀ پرتاب کرده‌ای.

هر کدام که باشد، کاش دریا بودم من.

 

هیچ فکر نمی‌کردم روزی بیاید که حسرت بخورم

از این که دریا نیستم!

 

می‌دانستی حسرت و حسادت خواهرانِ همتای هم اند؟

 

من همیشه به چیزهای بزرگتر از خودم حسادت کرده‌ام؛

پس موج زده،

خُرد ام کرده

 

شکسته‌هایم را جمع کن!

 

22 مهر 1395


۹۵/۰۷/۲۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی